در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

وصیت نامه


وصیت نامه عجیب حسین پناهی:


قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تاپنچاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.

بعد از مرگم٬انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت نگاری قرار دهید .

به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبد شکافی کند٬

من به آن مشکوکم.

ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند .

عبور هر گونه کابل برق ٬تلفن٬لوله گازو لوله آب از داخل گوراینجانب اکیدا ممنون است.

بر سر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی٬گورستان را تماشا کنم.

کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید٬شاید آنجا هم نیاز باشد.

مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.

روی تابوت وکفن من بنویسید:

این عاقبت کسی است که  زگهواره تا گور دانش بجست.

دوست ندارم مردم قبرم را لگد مال کنند. در چمنزار خاکم کنید .

کسانی که زیر تابوت مرا می گیرند ٬باید  هم قد باشند .

شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.

گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید ثواب دارد.

در مجلس ختم من گاز اشک آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند .

از اینکه نمی توانم در مراسم ختم خود حضور یابم قبلا پوزش می طلبم .


این مطلبو توی این وبلاگ دیدم خوشم امد گذاشتم دوستان هم استفاده کنند .


عماد نوشت:

عماد کلا به حیوانات بسیار علاقمند است از جمله گربه ٬سگ٬جوجه ٬ماهی و...

خلاصه همیشه میگه برای من یه حیوون خانگی بخرین و ما هم بی خیال ..کلا حوصله دردسر نداریم .

تا اینکه جمعه که رفته بودیم پارک یکی از آشنایان گرامی همراه با دو جوجه خود تشریف آورده بودن پارک .از اون روز عماد همش گیر میداد که برای من هم جوحه بخرین .

تا اینکه امروز بالاخره با هم رفتیم و دو تا جوجه خریدیم ۷۰۰ تومن یکی زرد و یکی هم نارنجی .

(طبق معمول همسر امروز شیفت هستن).

توی راه که داریم بر میگردیم...

عماد میگه :مامان حالا هر شب بابا کشیکه دیگه تنها نیستیم!!!

نتیجه اخلاقی:اگه از تنهایی رنج میبرید جوجه بخرید .

راستش دلم برای اون جوجه های بیچاره می سوزه ...

 

یک سالگی مبارک

چند روزی است دنیای مجازی حسابی سوت و کور شده بود. 

بازدید دیروز ما دو بازدید بوده که درطول این یک سال که من اینجا مینوشتم بی سابقه بوده  

و من در روز تولد وبلاگم باید این رکورد بی سابقه را ثبت کنم. 

آره به همین سرعت یک سال شد ..یک سال ...یک سالی که مثل باد گذشت مثل یک چشم بر هم زدن.  

یادمه به اصرار همسر اینجا را ساختیم و شروع کردم. هر چند نمی دونم دقیقا نیت همسر از این همه اصرار چی بود ؟!!! 

شاید می خواست منم بیام اینجا تا کمتر بهش غر بزنم ... 

اما هنوز هم از غر زدن ما بی نصیب نیست . 

به قول یکی از دوستان غر می زنم پس هستم ... 

در اول راه با امید و نا امیدی ... 

نمی دونم آیا فکر میکردم بعد از یکسال بیام و بگم یکساله شدم یا نه زودتر از آنچه فکرشو بکنم از  اینجا می رفتم؟!!!

اما موندم بخاطر دوستان خوبی که همیشه همراهم بودن  .

بخاطر کسانی که حتی در مورد بی مزه ترین مطالبی که نوشتم نظر دادن  

وقتی دچار تکرار شدم ترکم نکردن و تحمل کردن  

وقتی خسته شدم امید دادن و هر وقت غیبت داشتم به سراغم آمدن  

حرفهایی را اینجا نوشتم که شاید با مادرم هم در موردش حرف نزدم  

از ترسهایی گفتم که هیچ گاه به زبان نیاوردم  

اینجا خانه دلم بود  

خداییش کامنت توهین آمیز نداشتم در طول این یکسال فقط یکی !! 

نمی دونم چرا در ابتدا فکر میکردم کسی از حرفهای من خوشش نمی یاد از خوندن حرفهای یک زن ..یک مادر .. 

همه دنبال دنیای شادتر و پر هیجان تری باشن اما اینطور نبود و من اشتباه میکردم. 

 اوایل نمی خواستم شناخته بشم و حالا می شه گفت تقریبا همه خیلی چیزها در موردم می دونن . 

 اما مشکل اینجاست که از وقتی همسر برای هفته نامه سپید مطلب می نویسیه همه همکاراش می دونن و مطالب را پیگیری می کنن و اگه به اینجا برسن و اینجا را پیدا کنن فکر کنم باید کرکره ها را پایین بکشم . 

چون ظاهرا بعضی ها ظرفیت خیلی چیزها را ندارن.  

البته همه همکارای همسر پزشک  نیستند بالاخره مسول داروخانه .تزریقات .بهیار و...کلی کسای دیگه که شامل یک گروه درمانی می شه . 

خلاصه وبلاگ ما یک ساله شد . 

لطفا کادو فراموش نشه . 

از همه دوستای خوبم بازم تشکر می کنم ..دوستای خوبم ممنوننننننننننن 

 

پ.ن: تولد همسر ۵ تیرماه است وقتی رو تقویم نگاه کردم دیدم با روز تولد حضرت علی (ع)و روز مرد یکی شده  

کلی ذوق کردیم به دو دلیل اولا با یک کادو دوتا تیر می زنیم و هم اینکه همسر ما هم سید هستن و این خیلی جالبه و شاید هم خوش یمن . 

 

 

عماد نوشت:  

 

عماد در حال خوردن انگور ..(نمی دونم این بچه به کی رفته به شدت به انگور علاقه داره . )

من :عماد زیاد انگور نخور .زیادش هم خوب نیست . 

عماد :طوری نیست .حالا اگه فردا آب بخورم یک درخت انگور توی دلم سبز می شه و من می شم درخت انگور .. 

 

مادر روزت مبارک

ولادت با سعادت جگر گوشه رسول خدا ، دخت پیامبر مکرم اسلام (ص) مبارک باد  

 

میلاد خجسته فاطمه زهرا) س) 

 سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قرآن، همتای  امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد. 

 بزرگ بانویی که مهر آمیزترین حکمت الهی، کوثر خاتم شد تا پایان یک رسالت را به آخر رساند، تا به فضل خدا، عطای وجودش در وسعت بی کران عطش ما جاری شود، تا آنگاه بتوانیم از همه سراب ها رها شویم و از چشمه حقیقتش سیراب، با این که کمتر کسی به کُنهِ وجودی او رسیده، ولی برای تشنگان حقیقت امکان دست یابی به ایشان از طریق علم و عمل به گفتار و سیره آن صدیقه کبری میسر است. 

 

 مادرم روزت مبارک

  

مادر، 

 ای لطیف ترین گل بوستان هستی، 

 ای باغبان هستی من، 

 گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند.  

گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد.  

گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند.  

گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد.  

گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.
گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد.  

مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.  

 

پ ن:روز ولادت حضرت فاطمه و روز زن بر همه دوستان و مادران عزیزشان مبارک باد .

ما برگشتیم

سلام بر دوستان خوبم 

خوب ما با دو روز تاخیر برگشتیم . 

من یه بار آپ کردم که با قطع شدن نت همش پرید . 

بعدا بر میگردم و سر فرصت به همه سر میزنم