در مسیر زندگی
فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.در مسیر زندگی
فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.درباره من
جویای راه خویش باش از اینسان که منم در تکاپوی انسان شدن در میان راه دیدار می کنیم حقیقت را آزادی را خود را در میان راه می بالد وبه بار می نشیند دوستی که توانمان می دهد که برای دیگران مامنی باشیم ویاروری ٬این است راه ما٬تو ومن
خوش آمدی
ادامه...
پیوندها
- مریم
- ایرمان
- لژیونلا
- بیوطن
- سوری
- شکلک
- دکتر ف
- من و تو
- امادیوف
- باغ ستاره
- دکترنفیس
- دکتر دلژین
- یاقوت کبود
- حس هفتم
- دکتر بارانی
- دوران خوش
- دکتر پرتقالی
- دخمه تنهایی
- مدیریت زمان
- پزشک طرحی
- فروزمامان دیانا
- میوه عشقمون
- فردامال ماست
- یکی مثل خودم
- پرسیسکی وراچ
- من ودندانپزشکی
- روزهـای پـیـلـِگـی
- خانه تنهایی من!!!
- اینجا مدرسه نیست
- دانشگاه با طعم باران
- آزادی ارمغان انسانیت
- روده درازیهـــای ×بــانــو
- جوراب پاره و انگشت آزاد
- روزنگار یک مهندس کشاورزی
- من....باران...مامایی.....زندگی
- سلامی چو بوی خوش آشنایی
- گم شده در خیابان های کالیفرنیا
- سبز پوشان اتاق عمل +دندانپزشکی
- یادداشت های یک دانشجوی پزشکی
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- مرداد 1399 1
- شهریور 1396 3
- دی 1394 1
- مهر 1394 1
- مرداد 1394 1
- تیر 1394 1
- خرداد 1394 1
- اردیبهشت 1394 1
- آبان 1393 1
- مرداد 1393 1
- خرداد 1393 1
- اردیبهشت 1393 2
- اسفند 1392 2
- آبان 1392 2
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 2
- مرداد 1392 3
- تیر 1392 2
- خرداد 1392 1
- اردیبهشت 1392 1
- فروردین 1392 1
- اسفند 1391 1
- بهمن 1391 1
- دی 1391 2
- آذر 1391 1
- آبان 1391 3
- مهر 1391 3
- شهریور 1391 2
- مرداد 1391 2
- تیر 1391 3
- خرداد 1391 3
- اردیبهشت 1391 2
- فروردین 1391 3
- اسفند 1390 2
- بهمن 1390 1
- دی 1390 2
- آذر 1390 1
- آبان 1390 2
- مهر 1390 4
- شهریور 1390 2
- مرداد 1390 2
- تیر 1390 2
- خرداد 1390 2
- اردیبهشت 1390 3
- فروردین 1390 3
- اسفند 1389 3
- بهمن 1389 3
- دی 1389 2
- آذر 1389 2
- آبان 1389 4
- مهر 1389 1
- شهریور 1389 5
- مرداد 1389 5
- تیر 1389 5
- خرداد 1389 4
- اردیبهشت 1389 4
- فروردین 1389 4
- اسفند 1388 6
- بهمن 1388 4
- دی 1388 3
- آذر 1388 6
- آبان 1388 7
- مهر 1388 7
- شهریور 1388 7
- مرداد 1388 3
- تیر 1388 3
- خرداد 1388 2
آمار : 356315 بازدید
Powered by Blogsky
زرشک
خانه یکی از دوستان دعوتیم عماد با یکی از بچه ها موقع شام کنار هم نشستن و دارن برنج می کشن توی بشقاب ...
عماد رو می کنه به این بچه بغل دستیش و میگه من این کشمش های روی برنج را دوست ندارم.
اون بچه هم میگه اینا که کشمش نیستن اینا زیره هستن.
ما هم از خنده اینجوری
(مجید جان زرشک)
اینم پست جدید چیکار کنیم حرفی برای گفتن نیست اگر هم هست حوصله ای نیست!!
آنی
سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:45 ق.ظ
منم اصلا از اون کشمش ها و زیره ها دوست ندارم
آنی جون آپم
چه جالب
سلام عزیزم
باز زرشک و کشمش شبیه هستن ولی آخه زیره؟!!! 
سلام جانم
در عوض از نظر املایی زیره وزرشک بیشتر شبیه هستن
خیلی با نمک بود... خیلیا! نمی دونم چه تصوری از مکالمه ی این دوتا بچه اومد تو ذهنم که همه ی صورتم خنده شد
اولین سر زدن وبلاگیه امروزم با خنده شروع شد... تا باد چنین بادا!
ضمنا ای همزاد! من کلا اندازه ی دو خط هم که آخر کتاب بخونم اعتماد به نفس می گیرم!!!
ایشالا تا شب هی بخندی
ما تا ته و توشو در نیاریم می خونیم
سلام...حتما دیگه عماد خان برای خودشون مردی شدن !!!!
سلام ِ آقای دکتر رو هم برسونید...
موفق باشید
سلام.................................
حسابی مرد شده
حتما
ممنون
آخی
آبجی منم وقتی کوچیک بود به زرشک می گفت کشمش!!
خیلی واسم جالبه... خیلیا!
بقیه به چه چیزایی دقت می کنن! دوست قبلی نظر داده که اونی که حلقه داره نیستم... شما می گی اونی که دفترچه دستشه هستم!... من اصلا به این چیزا دقت نکرده بودم... الان دو بار عکسو باز کردم ببینم اینایی که شماها می گین کیا هستن!
نظر شما اشتباه بود!! دقت کنید بیشتر!!
چه بد
سلام آنی خانم
من دویاره اومد
یه مدت نبودم لازم داشتم یکم تنها باشم
ولی واقعا میگم دل تنگتون بودم
ندیده مهرتون بدلم میشینه مثل نوشته هاتون ساده و خاکی هستین
من دانشجوی کارشناسی هستم ترم پنج
ولی با کوله باری از قصه تلخ و....
سلام جانم
ممنون خدا نکنه غصه دار باشی
سلام علیکم و رحمه الله
پست جدید ایول
زیره کشمش زرشک
تازه این خوبه!.مهمون داشتیم .داشتم براشون میوه میبردم (کیوی)یهو بچه گفت مامان مامان سیب زمینی!!من سیب زمینی دوست ندارم!!
سلام
نه عزیز! من چون دوستت داشتم خواستم فک کنی ذهنت درگیر شه!!
به شمام خصوصی عرض می کنم!
ولی بمیرم واسه خودم که هیشکی منو درست حدس نزد!!!
ممنون عزیزمممممممم
عزیزم
خاله فداش بشه الهی
خدا حفظش کنه
از طرف من ببسشون
هردو رو
هم عسل بانو و هم آقا عماد رو
موفق باشی گلم...
ممنون عزیزم
سلام
تازه اینجا اومدم.
خوشحال شدم.
راجع به پست رسم عاشقی
را ستش من که اولین باره میخونمتون از شنیدن این جملات که کسی بی مهری کرده ناراحت شدم،حالا بماند...
اینکه لازم نیست به بچه ها مستقیم مطلبی رو بگین.
باید رشد کنن و کم کم قوه ی تشخیص شون کامل بشه.
یه داستان برای عماد
یه جوجه تو شب سرد زمستون میلرزید،تا گاوه مهربون اومدو دیدش و چرخیدو یه ...گلاب بروتون ...!
جوجه کلی دری وری بهش گفتو ...
که روباه هم متوجه جوجه تپل ما شدو اومد با کلی زبون بازی دم نرمشو درو جوجه پیچیدو ...وجوجه ی ما کلی خوشش اومدو ..همان شد که...
ببخشید جاو مکان ذیقه
نظری بود برای خودتون
یاحق
این داستان را قبلا شنیده بودم
حالا یعنی برای عماد تعریفش کنم
توی این سن ؟؟
سلام آنی
احوالات
جالب بود از مکالمه ی بچه ها لذت میبرم.
آنی چرا عکس خانومم نذاشتی؟
جمیع افراد خانواده سلام برسونید
سلام داماد جان
خانومت!!!
تشریف بیارین حضوری زیارت کنین
حالا شاید پسندیدم شما را
حتما
سلام لطفا بازم عکسای عسل بزارین من یکی از عکساش گذاشتم روی دسک تاپ کامپیوترم خیلی دوستش دارم
اپم انی جون
ظاهر مظلوم و باطن شیطون! نکنه گرگ در لباس میشم؟؟!!!
یعنی از من هم گرفتارترین تا ۲ بعد از ظهر سر کار و از ۳ تا ۸ دانشگاه و این مابین هم یه جا باز کنم برای فیزیوتراپی ژام به علت تصادف شهریور ماه و تازه وقتهای دکتر هم بماند اون هم با یه دل شکسته و پر غم و تنهایی.
حالا بگو چرا شما حوصله نداری
سلام
امروز برای اولین بار اومدم وبلاگتون،اونم شانسی موقع دانلودآهنگ.
نوشته های ساده و بامزه تون نظرموجلب کرد.
خوشم اومد از اینهمه ذوق
شاد باشید
باز خوبه عماد می ذاره حرف هایش را بنویسی .من که طبق قانون کپی رایت و به دستور سپهر از این هم منع شدم !
سلام.
خیلی وبلاگ جالی داری آنی جووووون.
اگه اجازه بدی لینکت کنم؟؟!
آنی جون آپم
خوش به حال بچه ها.ایکاش میشد برگشت به دوران کودکی.اگه میتونستم برگردم هرگز بزرگ نمیشدم.
سلام چقدر خوبه که شما هستین و همچنان می نویسید
اکثر پستهاتون رو خوندم خداوند زن داداشتون رو بیامرزه
خیلی سخته.....
عسل و عماد رو هم از جانب من ببوسین
به عزیز جان پس کجایی؟!!!
سلام عزیزم
پیشاپیش سال نو رو تبریک میگم.
بنده چند ماه پیش به جرگه متاهلین پیوستم و به خاطر همین حسابی سرم شلوغ شده!دیگه از وبگردی خبری نیست!
خیلی وقت بود به وبلاگتون سرنزده بودم.فوت خانم برادرتون رو تسلیت میگم.
امیدوارم سال خوبی رو پیش رو داشته باشین و در همه ی عرصه های زندگی موفق باشین.
سلام انی عزیز . خوبین ؟
خدا کوچولو هاتون رو حفظ کنه براتون .ایشالا همیشه سالم و تندرست باشن.
انی عزیز داریم کم کم به سال نو نزدیک میشیم . من اولین پیغام سال نو ام رو برای شما می ذارم .
انشالا که سالی پر از نعمت و برکت در پیش رو داشته باشید . خدا واقعا عزیز از دست رفتتون رو بیامرزه . انشالا که هیچ وقت خنده از رو لبانتون نره .
قربان شما .
سلام انی جان
این تخصص بچه هامونه که جلو جمع هر چه ما بافتیم و پنبه کنند و کلا تو کار ضایع کردن والدینند.....ولی مکالمه متفکرانه وجالب بود
آنی! این زرشکا تموم نشد؟؟!!
منتظریم!
درود من آپم آخرین آپ سال 91 زودی بیاااااااااااااااااااا
درود آنی
سال نو مبارک
ایشالا سال پربرکتی بشه براتون
کوچولوها رو از طرف من ببوس
سلام انی خانوم از اشناییتون خوشبختم شما هم که مثل من گرفتارید
سلام عزیزم
بالاخره یک کسی پیدا شد منو درک کنه
اگه عاشقی به ولاگ عشق بیایید
پدر عشق بسوزه
وایییییییییییییییی چقد نازهههههه
عین پنه س !
عین چی؟!!!