در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

اولین دیدار

کمتر از دوماه دیگر وبلاگ ما سه ساله می شود.در این سه سال که اینجا هستم هیچوقت قسمت نشد دوستان مجازی را از نزدیک ببینم. 

همیشه دوست داشتم این انفاق بیفته ولی نیفتاد.  

تا روز جمعه ۱/۲/۹۱که با دوستان مجازی قرار دیدار گذاشتیم تا برای شام تشریف بیارن خانه ما... 

کمی استرس داشتم البته بیشتر می ترسیدم نتونم به موقع همه چیز را اماده کنم. 

و در ساعت ۲۰:۳۰دوستان زنگ خانه ما را به صدا در آوردن .

و دکتر میثم به همراه همسرشون دکتر ژیلا وارد شدن. 

نمیدونین چه زوج دوست داشتنی و خونگرمی بودن.  

خداییش اصلا فکرشو نمی کردم اینقدر خوش بگذره.  

مهمونی ما خیلی زود خودمونی شد... 

قبل از مهمونی کلی به عماد سفارش کردیم بابا ما کلی اینجا آبرو داریم کمی آبرو داری کن و وقتی مهمونا میان سلام کن دست بده و...میگه من اصلا نمیدونم سلام چه معنی میده ؟من سلام نمی کنم. 

بابا حالا چیکار به معنیش داری .یه سلام کن. 

که در لحظه ورود مهمان های عزیز پای کامپیوتر نشسته بودن و اصلا از جاشون تکون نخوردن.  

پذیرایی صورت گرفت و بعدش من شام را آماده کردم و به همسر گفتم شما وسایل سفره را بچین... (خوب اخه با شرایط من کمی چیدن وسایل سفره و دولا و راست شدن برام سخت بود.)

 یعنی اگه اون سفره را میدیدین فرار میکردین ماشالله به این همه سلیقه . 

سر سفره شام هم که عماد آهنگ های مورد علاقه اش را برای حضار گذاشته بودن و اگه کسی حرف میزد فوری میگفت سر سفره نباید حرف زد. 

بعد از شام هم که گیر داد به دکتر میثم ...اول یک دست شطرنج با هم زدن. 

بعد هم انواع و اقسام بازی ها..خلاصه آقای دکتر را خیلی اذیت کردن...(شرمنده) 

قبلا عکس دکتر  ژیلا و میثم را توی پروفایلشون دیده بودم  اما دکتر ژیلا از عکسش خیلی زیباتر و دوست داشتنی تر بودن ولی دکتر میثم کپی عکسش بود  

خلاصه کلی صحبت کردیم جای شما خالی...کلی از دوستان وبلاگی گفتیم مخصوصا دلژین جونم 

کلی از خاطرات گذشته و...یه سری هم بحث های پزشکی که من اصلا در این مورد هیچ تخصصی نداشتم فقط اینجوری میکردم   

خلاصه اون شب خیلی خوش گذشت من اصلا دلم نمی خواست اون شب به پایان برسه اما چه می شود کرد با این گذر زمان...وقتی مهمونا داشتن می رفتن اصلا لحظه خوبی نبود انگار تازه بعد از مدتها همدیگه رو پیدا کرده بودیم و دل کندن سخت بود. 

مخصوصا برای عماد وقتی بردم بخوابونمش مدام میگفت:به آقای دکتر بگو برگرده ...من تا صبح نمی خوابم. میون همین حرفها از خستگی بیهوش شد. 

فردا تا از مدرسه رسیده خانه...(منم خانه نبودم)زنگ زده به گوشیم و بدون هیچ مقدمه ای میگه آقای دکتر...منم گفتم بله بفرمایین .گفت:مگه تو آقای دکتری؟ 

من آقای دکتر را میخوام زنگ بزن بیاد پیش من(بچه پررو) 

ساعت هفت که برگشتم خانه بازم گیر داد منم گفتم فکر کنم آقای دکتر امشب شیفت باشن 

تا بالاخره دست برداشت. 

 

هر چی از خوبی این دوستان بگم کم گفتم ...دیدن دوستان مجازی تجربه ای خیلی شیرین و به یادماندنی بود. 

آدم قبل از دیدن دوستان مجازی ممکنه تصویر دیگری  توی ذهن داشته باشه که  اون تصویر بعد از دیدنشون کلی تغییر کنه. 

نظرات 27 + ارسال نظر
رها دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:43 ق.ظ http://www.raha90.blogsky.com

سلام
چقدر جالب بود
خیلی خوبه که ادم با دوستای دنیای مجازی ارتباط مستقیم داشته باشه

سلام
خیلی خوب است حتی گاهی این دوستی ها از دوستی های غیر مجازی عمیق تر و دوست داشتنی تر هستن

زندگی جاریست .... دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:59 ق.ظ

سلااااااااااااااااااااام
پس حسابی خوش گذشته بهتون
راستی شامتون چی بود؟!

سلام عزیزم
جای شما خالی
بگم هوس میکنی ها ...کلا غذاهای مورد علاقه خودمون را پختیم
قورمه سبزی و پلوساده ماهی کبابی و پلو باقالی

دلژین دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:57 ب.ظ http://drdeljeen.com

آخییییی عزیزم
ایشالله همیشه خوش و خرم و سلامت باشین
کاش ما هم اونجا بودیم

کاش اینجا بودین بیشتر خوش می گذشت کمی هم آرش از شیطنت های عماد بهرمند می شد
شما که خیلی تنبل تشریف دارین چقدر گفتم پاشو بیا
نیومدی...

زندگی جاریست.... دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:11 ب.ظ

دوستان به جای ما پلو هم دوست ندارم.ماهی کبابی هم نخوردم تا حالا ! ما ماهی رو سرخ می کنیم
این اطلاعات رو دادم که اگر یه روز اومدم خونه تون اطلاعاتتون کافی بوده باشه :دی

وا چرا پلو دوست نداری؟
پس اگه امدی جای پلو. چلو درست می کنم
حالا دقیق تر می گفتین چی دوست دارین ما همونو درست کنیم
قدمتون به چشم شما تشریف بیارین یه کاریش می کنیم

دکتر ژیلا دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:05 ب.ظ http://www.drjila.com

درود
آنی جون خیلی ممنونم بخاطر اون شب و همین طور بخاطر پست قشنگ و با محبتت.واقعا به من و میثم خوش گذشت جوری که دوست نداشتیم از پیشتون بریم.همش افسوس می خورم که کاش زودتر پیداتون کرده بودیم.
دلمون هم برای عماد جون خیلی تنگ شده.ماشالا خیلی شیرین زبون و مودب و باهوشه
من هم قصد دارم راجع به اون شب بنویسم اما الان امتحان زنان داریم و تمرکز ندارم میذارم بعد امتحان.

درود
خوشحالم که بهتون خوش گذشته
هیچ وقت دیر نیست خوب شد بازم الان همدیگه رو دیدیم
منتظر پست شما هستم
امیدوارم توی امتحان هم موفق باشید

آنا سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:11 ب.ظ http://www.anna1980.persianblog.ir

دیدن دوستای مجازی خیلی هیجان انگیزه..منم تجربه همچین دیدارای رو داشتم

دقیقا..

یک دانشجوی پزشکی سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:48 ب.ظ http://manopezeshki.persianblog.ir/

سلام.حالا باز هم همدیگه رو می بینین دیگهولی چه سورپرایز جالبی هست این دیدارها.من تابحال تجربه نداشتم

سلام
آره قراره این دوستی حالا حالاها ادامه داشته باشه

مژگان امینی سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:51 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

اگه بیاین خونه ی ما یک جور غذا بیشتر درست نمی کنما!
ما هم آمدیم یک جور بیشتر درست نکنید یعنی می شه ؟

یعنی عکس این همه غذاهای خوشمزه میذاری فقط ما باید یکیشون را امتحان کنیم؟!!!
باشه من قول میدم یک جور درست کنم
چرا که نه

لژیونلا سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:15 ب.ظ

سلام
مطمئنم که شب خوبی براشون بوده...
مواظب خودت باش آنی.

سلام عزیزم
شب خوبی برای همه بود
جای شما هم خالی بود
حتما

زندگی جاریست... چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:48 ق.ظ

سلاااااااااااااااام
پلو نه باقالی پلو دوست ندارم :)
نه بابا شوخی کردم. تازه اگر یک روزی همدیگرو دیدیم اصل دیداره ! شاید هم شما مهمون ما شدین

سلااااااااااام
وای باقالی به این خوشمزه ای نکنه حساسیت دارین به باقالی
باشه باقالی پلو درست نمی کنم
اصل که دیدار هست اما از شکم هم نمی شود گذشت

مرجان چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:57 ق.ظ

چه عالی و مشخصه که واقعا؛ راضی و خوشحالی.
همیشه خوش و خرم باشید

جای شما خالی بود
دیدن دوستان همیشه خوشحال کننده است

سوال چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:58 ب.ظ

یعنی دکتر ژیلا اینا از تهران اومدن اصفهان خونه ی شما/؟

دکتر ژیلا و همسرشون هیچ کدوم اهل تهران نیستن
توی شهر ما دانشجو هستن و هنوز درسشون تمام نشده

ژیلا چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:53 ب.ظ http://www.drjila.com

درود
در جواب زندگی جاریست : اگه 1 نفر باشه باقالی پلو رو عالی درست کنه بدون شک اون آنی جونِ ِ
من هنوزم مزه ی پلوش زیر دندونمه! هر کسی هم که دوست نداشته باشه اگه بخوره عاشقش می شه مگر اینکه مثل میثم آلرژی داشته باشه بهش و نتونه بخوره

درود
شما لطف دارین دیگه اینجوری هم نبود

yasna پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:36 ب.ظ http://delkok.blogfa.com

چه حسی خوبی بهم دادی آنی جون ..واقعا جالبه آدم همیشه از یه دوست مجازی یه تصویری که دوست داره تو ذهنش میسازه ولی نمی دونم اونی که میبنه همونیه که تو ذهنش ساخته

پویا شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:43 ب.ظ http://dream1.persianblog.ir/

سلام .جالب بود.

سلام
ممنون

یک معلم شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:53 ب.ظ http://jafari58.blogfa.com/

سلام چه با حال منم خیلی دوست دارم دوست های مجازیم رو ببینم . راستی مگه نی نی چند وقتشه که سختتون بوده تو دولا و راست شدن؟ کی عکس نی نی جدید رو واسمون می ذارین؟ یعنی کی به دنیا میاد ؟

سلام
جای شما خالی
دوماه ونیم دیگه عکسشو میذارم

خانم دوری دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:40 ب.ظ

خسته نباشی خانم . با این وضعیت مهمون داری هم میکنی . افرین به تو . این عماد عجب شیطون بلاییه . توی این سن ماشااله زبونشون از خوشون بیشتر رشد می کنه . دقیقا مثل یاس من .

ممنون عزیزم
بچه های این دوره هستن دیگه

محبوبه دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:10 ب.ظ http://yaghootekabood2.mihanblog.com

پس کامنت من کو؟

نمیدونم !!

مژگان امینی شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:17 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

هنر من این است که دوستان واقعی را مجازی می کنم
عماد جان خوب است؟
عسل خانم چه طور است؟

شما همه جوره هنر مندی
همه خوبن عزیز

آناهیتا یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.elahebaran.blogfa.com

سلام
چه جالب!!!

سلام

[ بدون نام ] دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ق.ظ

اسم دخترت رو بزار عسل ناز

عسل که حتما
نازش را هم میخریم بینهایت

الناز دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:36 ب.ظ http://justiceways.blogfa.com

خوب به روز کنید دیگه

باشه

خودنویس سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ق.ظ http://jamedadiyeman.blogfa.com/

این پیشنهاد عسل ناز را من بودم دادم

ممنون عسلم

جیرجیرک سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:07 ب.ظ http://jirjirakmahtabi.blogfa.com

خوووش به حالتون امکان ژیدا کردن دوستای جدید از نت هیجان انگیزه! من تنها خواننده هام دوستای دانشگاهیم هستن که فقط بلدیم قربون صدقه هم بریم شدیییید!
تازه اونا شوهر ئ بچه دارن من اصلا می مونم اون وسط چی بگم هی احساس کمبود محبت دارم!

شما هم سعی کنید دوستان مجازی پیدا کنید و بعد از این هیجانش لذت ببرید

زهرا از نی نی وبلاگ۲۱۳ یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:58 ب.ظ http://nini213.niniweblog.com

سلااااااااااام دوست دارم با هم تبادل لینک کنیم اگه مایلید منو به اسم نی نی وبلاگ213 لینک کنید و خبر بدید تا منم لینکتون کنم مرسی

سلام
اگه دوست دارین لینک کنید
تبادل معنی ندارد

رضا دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:10 ق.ظ

سلام وقعأ عالی بود من خوشم أومد فقط اینو میتونم بگم عالی بود،شما میتونین یک نویسنده خوبی بشین.دوستی و دوست داشتن زیباست انشأإلله همیشه دوستای خوبی داشته باشی و وفادار دوستیشون باشن

ممنون

یک دانشجو جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:48 ب.ظ

سلام
من تازه با وبلاگ شما اشنا شدم که متنتون رو خوندم امیدوارم همیشه شاد و خوشبخت باشید سهم ما که فقط تنهایی بود
روزهایتان همیشه به یاد ماندنی باشد

سلام
امیدوارم سهم تنهایی شما هم زودتر تمام شود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد