خدایا نگوییم دستم بگیر٬عمریست گرفته ای٬ مبادا رها کنی .
سلام ببخشید خلاصه نتونستم به قولم عمل کنم و دیر شد .اول اینکه عماد نشسته بود بازی میکرد دلم نیومد به خاطر خودم بچه را از بازی کردن باز دارم .دوم اینکه در حال نوشتن بودم که یکدفعه همه چیز غیب شد .
راستش می خواستم زودتر از اینها آپ کنم اما قسمت نشد ..چرا؟؟
خوب روز اول ماه رمضان خانه مادرهمسر دعوت بودیم یعنی در اصل عروس و داماد ( پسر عموی همسر که هفته قبل رفتیم عروسیشون)را دعوت کرده بودن و حدود ۵۰ نفری مهمون داشتن و منم باید نقش عروس خوب را بازی میکردم دیگه ...رفتم کلی کمک کردم و شب حدود ساعت ۲ نیمه شب برگشتیم خانه .
هر چند جاری گرامی نقشش را بهتر ایفا کرد .
روز دوم هم خانه خواهرم دعوت بودیم .هم افطاری٬هم تولد بچه هاش ...
روز سوم هم که امروز باشه تا الان وقت نکردم ...
خلاصه اینکه فرا رسیدن ماه پر فیض و برکت رمضان بر همگان مبارک و التماس دعا ...
چند روز قبل از ماه رمضان هم با عماد رفتیم جشن فتیله...گروه فتیله لطف کرده بودن آمده بودن شهر ما .می خواستم چند تا عکس بگیرم و بذارم اینجا اما اجازه فیلم بردای یا عکسبرداری نمی دادن .من فقط کمی فیلم گرفتم ...حالا چرا اجازه نمی دادن ..الله اعلم
ما هم اعتراض کردیم که اگه می خواستیم بشینیم اینجوری نگاه کنیم که می موندیم تو خانه و پول بلیت هم نمی دادیم .ما را بگو گفتیم حالا میریم دست میندازیم گردن این فروتن و یه عکس باهاش میندازیم زهی خیال باطل ..اصلا هم خوش نگذشت ...فقط هی شعر می خوندن و مسابقه بر گزار میکردن ...اگه امدن شهر تون زیاد سر و دست نشکنید خبری نیست .
آخیش دلم خنک شد اینا را نوشتم .
عماد نوشت:
یکی از دوستان دوران دانشگاهم ازدواج کرده و رفته اهواز و تابستونا حدود یک ماهی میاد خانه مادرش اینجا .منم تصمیم گرفتم برم و یه سری بهش بزنم .
خلاصه با عماد اماده شدیم تا بریم خانه مامانش ...
کلی برای عماد توضیح دادم که خانه خودشون اهوازه که یکبار هم رفتیم و شب خانه اشون موندیم و هوا هم خیلی گرم بود و الان می خواهیم بریم خانه مادر بزرگ تینا (تینا اسم بچه دوستمه )
خلاصه سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم هنوز دوتا خیابان نرفته بودیم که عماد می گه :
مامان چقدر هوا گرم شده ..رسیدیم اهواز
سلام دوستم گلم خوبی حالت چطوره میخواستم بگم به من هم سر بزن من کد نویسی اهنگ میکنم و هر اهنگی دوست داری از وبلاگم بردار
چاکرتم نیای حرومت نمیکنم
راستی از کد اهنگ رپ میخوای تو وبم ریخته
سلام
خوبه اگر همینطوری ماه رمضون رو ادامه بدین یه چیزی هم پس انداز میکنید برای آقا عماد بامزه !
داشتیم کم کم نگران میشدیم که چرا آپ نمیکنید
موفق باشید و التماس دعا
سلام
البته اگه!!!
نگران نباشید ما خوبیم
ممنون و همچنین
سلام آنی




همچنین مبارک
عمادی
البته فک کنم منظور عمادی این بود که همه جای ایران سرای من است
سلام علی
ممنون
عمادی دیگه چه صیغه ای است
حتما
سلام
حالا همون همیشگی بودا فقط مرغش واسه دیده نشدن چرخ شده بود!
همیشه به افطاری.حالا ما فرداشب تازه اولین دعوت هستیم.
که جاریتون بهتر کار کردند؟پس جاریتون، جاری خوبی داره ها.
نزاشتن از فتیله عکس بگیرین که عکسشون تو اینترنت پخش نشه
از وقتی که من فسقلی بودم اینا هم بودن.از عمو قناد هم زیاد خوشمان نمی آمد(سانسور)
الهی فدای عمادم بشم با حرفاش
نیمچه با ربط نوشت : خواهر زادم سالاد اولویه رو با مرغ دوست نداره زیاد و هروقت میخورد غر میزد.مامانش یه بار مرغ رو چرخ کرد و قاطی سالاد اولویه کرد که به این بهونه مرغ بخوره.اما بهش نگفت.بچه هم فکر کرد فقط سیب زمینی و تخم مرغ و بقیه چیزا هست و مرغ نداره.اولین قاشق خورد گفت چی خوشمزه هست.این میگن سالاد اولویه!
سلام
مرسی
خوش بگذره ..حسابی بخور
حتما!!!
منم قبلا زیاد ازش خوشم نمی یومد اما الان برام بی تفاوته ...یعنی دیگه از هیچکدومشون خوشم نمی یاد
من همیشه مرغ را رنده می کنم خوب می شه مثل چرخ کرده تقریبا
نوش جانش
سلام
نماز روزه هاتون قبول باشه
خوبی ماه رمضون به همین افطاری هاست!
عماد نوشتتون مثل همیشه عالی بود
سلام
ممنون
دقیقا
بازم تشکر..
سلام
آخرش رسیدین اهواز
پس همش مهمونی بودین.
اییییییییییی جااااااااااان عماد کوچولو
سلام
جای شما خالی
فکر کنم رسیدیم اما دیگه بر نگشتیم
سلام آنی جون


نماز و روزه تون قبول
شاد باشید عزیزم
مدتی نیومدم تا بخوونمت اما هنوزم از یاد آوریه خاطراتی که تو وب همسرتون خووندیم سه تائیمون کلی می خندیم
شاد باشید
عمادو ببوس
سلام خانمی
ممنون
خوب بازم برین وبلاگشون چون بازم از اون خاطرات خنده دار نوشتن
شما هم شاد باشین
چشم عزیزم
سلام آنی

خوبی؟
نماز ٬روزهاتون قبول درگاه حق
آنی من که دیگه وبلاگم رو آپ نمی کنم و خداحافظی کردم برای تنوع اونهم به چند وبلاگ سر می زنم یکی شما سید علی عذرا خانم علیرضا و یکی دیگه که شما نمی شناسید دلمون پژمرده شد آنی تو خونه نشستن و درس خوندن سخته بخاطر همین شاید کلاس های تابستان تهران رو برم گرچه از نظر علمی هیچ لازم ندارم ولی بحث جو است و تنوع
خب شما که می خواید دیگه به وبلاگتون سر نمی زنم تا امتحان ارشدم
سالاد گفتی دیشب سحر برنج خیلی خیلی کم خوردم در عوض سالاد زیاد منتها دل ضعفه گرفتم گرسنگی اومد به سراغم گرچه تشنگی اسیرم نکرد
بی خیال بستنی
بستنی قهوه هنوز هم می گم عالیه
به عمادی هم بگو اینقدر به ظاهر توجه نکنه فرض کنه پسری هم هستم من هم خوشگلم هم خوش تیپ
سلام علی
ممنون
میدونم سخته ..برای من یکی که غیر ممکن است
ببخشید قصد ناراحت کردن شما را نداشتم
وبلاگ خودتونه هر وقت دوست داشتین تشریف بیارین
بهش میگم ...خوش تیپ
سلام..
..
احتمالا نزدیک ترین نقطه شهرکرد به اهواز بوده
چه می کنه عماد السلطنه...
سلام
احتمالا
سلااام خانومی...همیشه به مهمونی
مطمئنی تو این محله به محله شدن آب و هوا عوض نشده بود؟؟
شایدم از بس بهش گفتی بیچاره عماد کوچولو فکر کرده دارین میرین مسافرت
سلام عزیزم
ممنون
نه فکر کنم تو ماشین هوا گرم بود
بهش گفتم نمی ریم مسافرت ...اما خوب ظاهرا تاثیری نداشته
همیشه به مهمانی.
بچه ها از رفتن به این جور جاها خوششان می آید دیگه چه کار می شه کرد.
یعنی هوای شهر شما هم اینقدر گرم شده؟ یک بار دیگر به اهواز بروید تا جغرافیای عماد قوی تر شود.
ممنون
هوای شهر ما خیلی گرم نیست
حتما
سلام آنی جونم
مرسی گلم
سلام خانمی
؟؟؟؟
سلام عزیزم

الهههههههههی لپ عماد از طرف من حساااااااابی بکش 
همه ی پستایی که نخونده بودمو خوندم
میشه افطاری ما رو هم دعوت کنید؟
سلام گلم
حتما ..کی از شما بهتر ...
کی وقت دارین در خدمت باشیم؟
دلم نمی یاد ...می بوسمششششششششششششش
سلام انی جوونم
خوبی؟؟؟
ماه رمضون شما هم مبارک!
مارو دعا کن تو این ماه رمضونی حسابی التماس دعا داریم
وااای این بچه خیلی باحااله
قربونش برم
سلام عزیزم
مرسی
محتاج دعای همه دوستان هستم اما به چشم
ممنون( از طرف عماد)
آفرین به عماد چه بچه تیزی هستا!
دقیقا
ُلام آنی
شوخی کردم نظرم رو شلیک کن لطفا
منظورم کلاس های پاییز بود تابستون که داره تموم میشه
عمادی یعنی عماد جون دیگه
ناراحت چیه آنی /خودم فهمیدم که شوخی می کنی وگرنه می دونی که من مثل شما تنبل نیستم
یا علی
سلام علی

آهان
به شمالی می شه عمادی!!!
پس بالاخره شما هم فهمیدین
کجا ؟؟
یا علی
سلام طاعات وعباداتتون مورد قبول حضرت حق . چه جالبه امسال همه مهمونی های افطاری رو از اولین روزها شروع کردند.
سلام
ممنون
طاعات و عبادات شما هم مقبول درگاه حق
جدی!!!
سلام عزیزم
آره عزیزم حتما بردار
خیلی خوشحال شدم که خوشت اومد
شرکمده گه من تند تند سر نمی زنم
موفق باشی
سلام عزیزم
شاید سال دیگه از امسال که گذشت
اشکالی نداره
ممنون
با مسابقه مثالهای فیلی2 آپم. زود بیا
سلام
باشه الان میام
سلام
خوبین؟
دلمان تنگیده بود بسی
اهواز خیلی گرمه اره پشه هم داره کل جنوب گرمه عزیزم من 13 سال ان جا ززندگی کردم دیگه به گرما عادت دارم اما رففتی اون جا مواظب باش عماد گرما زده نشه زیاد بیرون نبرش
سلام
مرسی عزیزم
خدا نکنه دلت تنگ بشه
راستش من که اصلا نمی تونم جنوب زندگی کنم
فعلا که قرارا نیست بریم
حتما
سلام
نماز و روزه تون قبول
عماد خوشگلمو ببوسین
سلام
ممنون عزیزم
به روی چشم
سلام
نکند که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید
سلام
سلام
طاعات و عبادات تون قبول باشه
سلام
ممنون
هنوز تو راه اهواز هستید؟
فکر کنم
سلام

طاعاتتان قبول.
هر چند جاری گرامی نقشش را بهتر ایفا کرد.
آخیش دلم خنک شد اینا را نوشتم.
مامان چقدر هوا گرم شده ..رسیدیم اهواز
به نظرم اینا جملههای طلایییی بود!
ممنون که به کلبهی ما هم تشریف آوردید.
سلام
ممنون
از دقت نظر شما سپاسگزارم
دقیقا همینا بود
ممنون که شما هم به کلبه ما تشریف آوردین
وای از دست این عماد
وایییییییی
وووووووای عزیزم...چقدر نمک داره....