در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

در مسیر زندگی

فرق نمی کنه که گودال آب کوچکی باشی یا دریا٫ زلال که باشی آسمان در تو پیداست.

روزهای سخت

بدون تو روزهایم به سختی،به کندی و با درد سپری می شوند.

زجری که می کشم با لغات به تصویر نمی آید.

مثل این است که تکه ای از وجودم را زیر خاک گذاشته باشند...تکه ای از قلبم...

انگار چیز با ارزشی را از دست داده باشم...

انگار دردی دارم که درمانی ندارد...

انگار گم شده ای دارم که پیدا نمی شود...

هنوز به زندگی عادی برنگشتم ...

هنوز پروازت را باور نکردم

هنوز به اندازه کافی گریه نکرده ام

هنوز با دیدن عکست قلبم طوفانی می شود...

بی تو نفس ندارم...

بی تو به چه امیدی باشم...

نبودنت سخت است سخت...

وقتی می بینم هنوز دیوانه نشده ام تعجب می کنم...

لحظه ای از نظرم دور نمی شوی

                   *******************************************************

امید برایم مثل یک برادر بود وقتی 15 ساله بودم امید به دنیا آمد ما 21 سال با هم بودیم و تقریبا هر روز همدیگه رو می دیدیم

امید را مثل بچه خودم دوست داشتم و دارم...

امروز وقتی می خواستم صدا بزنم عماد ...مثل گذشته قاطی کردم و صدا زدم امید...

همه با تعجب نگاهم کردن ...

چه سخته که دیگه کسی تو را صدا نمی زنه...

آهنگ صداش مدام تو گوشمه ...می ترسم ...می ترسم روزی بیاد و من این آهنگ را فراموش کنم ...

برای عسل چی بگم ...تو فقط برای اون یک قصه ای

اون فقط تو را تو فیلم تولد یک سالگیش می بینه و...

وای خدای من ...

خدای من...

خدای...

بیتو بسر نمی شود

هنوز باورم نمیشود که تو رفته ای

هنوز مات رفتنت هستم

هنوز منتظرم تا از این خواب و کابوس بی پایان بیدار شوم و صدای تو را بشنوم.

کاش می شد زمان را به عقب برگرداند

کاش می شد قصه را جور دیگر نوشت

کاش می شد ....

از همه دوستان عزیز که همراهی کردند کامنت گذاشتن و...بی نهایت سپاسگزارم

یکی از دوستان زحمت کشیدن و شعری گفتن که در ادامه می خوانید

با این شعر کلی اشک ریختم و امیدوارم واقعا همینطور باشه که این دوست در شعر گفتن..


                                           *****************


سلام خاله من اومدم!در و به روم وا میکنی؟
بازم مثل اون قدیما با من مدارا میکنی؟

سلام خاله من اومدم!بخند ،غما رو رها کن
فکر نکنی دورم ازت،منو تو قلبت صدا کن

سلام خاله من اومدم!بگم که پیشتم هنوز
لحظه به لحظه غرقتم،عاشق کیشِتم هنوز

سلام خاله من اومدم!پاک کنم اشکای تو رو
گلم،امیدت اومده بشکنه پای غصه رو

مگه میشه کسی بره پیش خدای مهربون
نگا تو چشماش بکنه صد بار دیگه نشه جوون؟

مگه میشه لب کسی ترک بخوره از دعا
اون موقع خدا نزنه با اون لبا اونو صدا؟

مگه میشه چشم مامان بارون بباره از وفا
امیدش تشنه بمونه توی بیابون صفا؟

مگه میشه اشک خاله جاری باشه مثل یه رود
اونوقت زمین امیدش نداشته باشه هیچی سود؟

خاله،من اومدم بگم غصه که خوردن نداره
هر کسی رفت پیش خدا ربطی به مردن نداره

هر کجا که نگا کنی چشمامو اونجا میبینی
عسل جونو بغل کنی یه بوسه از من میچینی

حالا دیگه امید تو به همه جا سر میزنه
همین الان تو دلته پشت دره در میزنه

خاله جونم گریه نکن دلم واست شور میزنه
عماد دلش خنده میخواد اینجوری مور مور میزنه

بیا به احترام من لبخند بزن روی همه
گلای روی عزیزات محتاج مهر شبنمه

دست سپیده واسه تو از قول من مینویسه
چشمای دوست عزیزت فردا خانم واست خیسه

بخند که خنده های تو روح منو شاد میکنه
امید تو بیوفا نیس،هر روز تو رو یاد میکنه