دوستم ساعت یک نیمه شب پیام داده ...زائیدی؟
من:حالا چرا نصف شبی یادت افتاده؟
فرداش زنگ زده و کلی حرف زدیم بعدش میگه نصف شب نگرانت شده بودم فلانی را که می شناسی...آره حامله بود راستی زایمان کردن؟میگه نه..هنوز زوده .میگم اون که زودتر از من باردار شده بود؟
بعد کلی طفره رفتن میگه هفته اول ماه نهم بچه اش بخاطر افت فشار خون مرد.....
کلی ناراحت شدم .
گفت:اول نمی خواستم بهت بگم بچه اش مرده اما خوب آخرش که می فهمی.
مطب نوشت:
دکتری که میرم پیشش به اضافه وزن خیلی حساسیت داره توی این ماه های آخرم هم می گفت فقط ماهی نیم کیلو باید اضافه کنی.یعنی یه چیزی در حد خواب و خیال.
منم بی خیال ...یه رژیمی داده که در مواقع معمولی هم سخته چه برسه توی دوران بار داری.
من که بعد از ازدواج نصف عمرم رژیم گرفتم چنین سختی را تحمل نکرده بودم.
هر دفعه هم که می رم پیش دکترم کلی به این اضافه وزن گیر میده و هر دفعه هم میگه شما خانم یک دکتر هستین فردا همکارای شوهرتون نمیگن چقدر این بد هیکله؟
منم بهش میگم اتفاقا بیشتر همکارای شوهرم از من چاقتر تشریف دارن نیست طفلکی ها صبح تا شب فقط پشت میز می شینن.
کلا کم نمیارم.
این هفته آخر خودمو کشتم تا وزن اضافه نکنم بلکه کمی خوش اخلاق بشن و نوبت زایمان ما را مشخص کنن.خوراکم نان جو و پنیر وماست و خیار شده بود .
که موفق شدم و کلی تشویقم کرد .به همسر میگم بعد از زایمانم برای رژیم میرم پیشش این باید دکتر تغذیه می شد.
یک خانم توی مطب کنارم نشسته که وزن شروع حاملگیش ۹۴کیلو بوده و تو این مدت فقط ۶کیلو اضافه کرده آمده تا برای زایمانش نوبت بگیره.
میگه تو این مدت هیچی نخوردم از گشنگی مردم.
حالا هی بهم میگه بچه وزن نگرفته عجله نکن.
بعد یک لیست بالا بلند از توی کیفش در آورده و میگه بعد زایمانم اینا را باید بخورم نوشتم تا یادم نره.
چند دست کله پاچه.
یک پیتزای خانواده تنهایی بخورم.
یک تخته شکلات تلخ.
کافی میکس یک بسته ۲۰تایی
و.....
یعنی من؛
همینجوری نوشت:
بالاخره کم آوردم از بس گفتن اسمشو نذار عسل و......................................................
بازم میرم تو نت و کلی دنبال اسم می گردم.
به همسر میگم نمی خوام فردا اسمشو بد صدا کنن
اما همسر عزیزم گفت حق نداری عوضش کنی
به کسی هم ربطی نداره.هر چی آهنگ عسل هم هست قرار شد دانلود کنه و وقتی با عسل آمدم خانه برای عسل خانم پخش کنه .
ممنون از همسر عزیزم که لحظه ای دست از حمایت ما نکشیدن ..ممنون که نذاشت نظرمو عوض کنم...اگه اینکارو نمی کرد حتما اسمشو عوض میکردم.
و اما پایان نوشت:
الان نزدیکای صبحه و من از نیمه شب چون خوابم نمی برد نشستم پای نت .برق روشن نکردم و کور مال کورمال اینا را نوشتم و وب گردی کردم.
پنجشنبه ۲۹تیر ۹۱
ساعت ده صبح
بیمارستان...اصفهان
چشمهایش برای اولین بار دنیا را خواهد دید
دنیا با کودکم مهربان باش
التماس دعا...برای همگی دعا خواهم کرد .
حتی آنها که دیگه یادی از ما نمی کنن.
آنهایی که بودن و رفتن بدون خداحافظی...
آنی جان..اسمشو دیگه عوض نکن..بچه شماست نه کس دیگه..همین عسل خیلی هم قشنگه..هیچ جوره هو نمیشه بد صداش کرد مطمئن باش...ایشالا به خوشی و خوبی هم فارغ میشی...و من هم از ته دل دعا میکنم که دنیا با کودکت مهربان باشد..تو هم برای ما دعا کن...
آنی جونننننننن الهی به سلامتی زایمانت انجام بشه از ته دلم دعات می کنم اصلا نگران نباش ...بخدا توکل کن فقط و فقط همین ...از ته دلم دعا می کنم این دختر خوشگل تیرماهیه ما به دنیا بیاد
به سلامتی و مبارکی
خوش قدم باشه انشاله
سلاااااااااااااااااااام
ایشالا به سلامتی و میمنت
یادتون باشه عسل خاله رو محکم از طرف من بوسش کنین. عسل کوچولوی نازنین به دنیا خوش اومدی :*
هه هه!چ با حال!تو هم لیست نوشتی که چی بخوری
عزیز دلم به شادی برو به شادی هم برگردین باعسل نازنااااااازی
دعات میکنم...مطمئن باش
اون بالایی من بودما...اسمم یادم رفت
ما اسم عسل و نیلوفر رو برای دخترمون انخاب کرده بودیم البته بیشتر نیلوفر رو..به چند نفر که گفتیم چنان زدن تو ذوق مون!!!اخرش این اسم رو که انتخاب کردیم فقط خودمون دوتا در جریانش بودیم!یعنی بهترین اسم دنیا رو هم بذاریما اگه قبلش بگیم امکان نداره تو ذوقمون نزنن!!هنوز نیلوفر رو بیشتر میخوام!همون بهتر از وال پیش کسی نمیگفتیم!
تولدش مبارککککک
عزیز دلم...
ایشالا که به سلامتی
امیدوارم قدمهای کوچولوش خوش باشه برات و روزهای خوبی رو با هم بگذرونین...
به خدا میسپارمت عزیزکم...
اولا دعا واسه ما یادت نره
دوما مطمئن باش به یادتم آنی
سوما عسل بانو ، عسل گیسو ،عسل چشم !
سلااااااااام
تبرررررررررررررررریک...منم میخواستم بگم رو حرفتون بمونید وعوضش نکنین...هرچی خودتون دوس دارین...
منم دعا کنید لطفا ...
سلام انشالا به سلامتی ....
قدمشون مبارک باشه و رزقشون زیاد
معمولا به وب شما سر نمیزدم ولی الان اتفاقی اومدم و دیدم درست همون وقتیه که برای زایمانتون نوشتید
امیدوارم وضع حمل خوب و بچه ناز و سالمی داشته باشید
درود آنی
الان ساعت 10 صبح روز 5 شنبه 29 تیر ماه 1391 هست. بیمارستانی الان نه؟
آرزوی سلامتی شما و نورسیده ات
سلام آنی خانم
قدم نورسیده مبارک
ســـــــــــــــلام عزیــــــــــــــــــــزم
آخی به سلامتی... ایشالا راحت به دنیا بیاد و هر دوتون زود زود شاد و سلامت برگردید خونه...
به سلامتی
یاد وقتی افتادم که میخاستن واسه داداشم اسم پیدا کنن..اون موقع فیلم کاکلی رو میذاشت تی وی..اسم پسره امیر بود.بهش میگفتن امیرو..اگه یادت باشه..
ما هم می خواستیم اسمش رو بذاریم امیر..پشیمون شدیم..
الان دیگه کسی فیلمه رو یادش نمیاد..هزار سال ممکنه اهنگ و فیلم..یا حتی تو این فیلم های طنز اسم ها رو یه جور دیگه بگن..بی خیال بابا..اسم اسمه...
عسل اسم قشنگیه..وقتی میگی معنیش هم تو ذهنت تداعی میشه..
به سلامتی حتما تا حالا عسل خانوم به دنیا اومده روی ماهشو ببوسین و نیازی نیست یادآوری کنم حالتون خوب شد از لحظه لحظه ی احساستون بنویسین.در ضمن اسم عماد و عسل خیلی هم قشنگه
سلام انی جون . الان که من این کامنو میذارم دختر گلت به دنیا اومده ، خواستم بگم قدم نورسیده مبارک .
خوش به حال عسلی که همچین بابایی داره
تولدت مبارک عسل :)
چی شد آنی خانوم عزیز؟بسلامتی فارغ شدین؟
عسل بینهاااااااایت اسم زیباییه من هروقت میشنوم یاد دختربچه های تپلی شیرین زبون دلبر میفتم
ایشاله که راحت و بسلامت فارغ بشین و عکسهای خوشگل عسل بانو رو اینجا بذارین
آنی هنوز بیمارستانی
سریعا ما رو در جریان بذار
سلام.تبریک میگم میلاد عسل بانو رو.
سلام آنی جان
تولد عسل رو تبریک میگم امیدوارم حالت خوب باشه
عجبا یعنی من دو ماه نبودم نینی تولید شد و داره میاد؟
سرعتی کار کردین یا بروز ندادین؟
وای عزیزم کلی خوشحال شدم براتون
ان شاالله عسل خانوم گل بیان با یه دنیا شادی و لبخند
سلام انی عزیزم
چقدر زودگذشت.الهی به سلامتی ئ خیری.خیلی خوشحالم و خوب کاری که روی حرفت موندی و اسم عسل رو عوض نکردی.به قول مامان بزرگا نامدار باشه الهی.از دور میبوسمش
مبارکه
سلام خوبین،وبلاگت خیلی باهام صمیمی شده آخه همیشه بهش سرمیزنم موفق باشین.
باز کن پنجره ها را که نسیم، روز میلاد اقاقی ها را جشن میگیرند و بهار، روی هر شاخه کنار هر برگ شمع روشن کرده است
قدم نو رسیده مبارک
روی ماه عماد وعسل شیرینو از طرف من ببوووووس
سلام آنی عزیز
قدم نورسیده مبارک. چشمتون روشن. امیدوارم همیشه همیشه دنیا با تو و خانواده ات مهربان باشد
سلام انی جون عززیززززززز
واااااااااای مبارک باشه ایشالا
عکس نی نی و نمیذارین ببینیم؟
برای بعدی پیش یک دکتر دیگه برو
امیدوارم هر چهارتاتون صحیح و سالم باشید.
عسل خانوم
دوباره سلام.
بی صبرانه منتظر عکس عسل هستم!
درود
خیلی خیلی مبارک باشه
الان کهاین کامنت رو میگذارم عسل خانم حتما با سلام و صلوات و سلامتی قدم نازش رو بهایندنیا گذاشته . آنی عزیزترینم بهت از صمیم قلب تبریک میگم . ان شااله زیر سایه تو و پدر محترمش سالهای سال با عزت و شادی زندگی کنه .
الان عماد خان چه حالی داره !!
قدم نو رسیده مبارک دلم می خواد زودتر عکساشو بزاری ببینیم
سلام قدم نو رسیده تون مبارک
امیدورام حالتون خوب باشه و همه چیز به خوبی پیش رفته باشه
عسل نی نی از طرف من ببوسید لطفا
سلام آنی جوونم ...
می خواستم بیام نی نی رو ببینم خبر رسید آپ نکردی... گفتم بیام یه سری بزنم ....