۱.آقای همسر رفتن خرید .بعد با کلی پلاستیک و...برمیگردن خانه ٬پلاستیک ها را کف آشپزخانه ولو می کنن و میان بیرون .رو به من میگه:تا اینجا ش با من بود بقیه اش با شما.
منم از فرصت استفاده می کنم و دخملو میارم میدم دستش میگم:منم نه ماه زحمت کشیدم تا اینجاش با من بود بقیه با شما :دی.
۲.دارم خانه را تمیز می کنم .یه پارچه گرفتم دستم و میز.کمدو...راگرد گیری می کنم ...رسیدم به آینه ...دارم تصویر خودمو روی آینه دستمال می کشم چشمم به خودم میوفته .توی اینه به خودم نگاه می کنم و هی با دستمال صورتم را توی اینه تمیز می کنم .یادم میوفته که از صبح که بیدار شدم هنوز وقت نکردم توی اینه به خودم نگاه کنم...چقدر ژولی پولی شدم.یادم میوفته به جمله ای که توی یک کتاب خوندم وقتی می پذیری مادر بشی یعنی قبول می کنی که در حد یک خرس نزول کنی .مثل یک خرس پشمالو..حتی وقت نمی کنی ابروهاتو درست کنی آرایشگاه بری و شاید توی اینه یک نگاه به خودت بندازی.
عماد نوشت:
عماد هر شب ساعت را کوک می کنه تا صبح ساعت هفت زنگ بزنه.حالا می پرسید چرا؟
حتما فکر می کنید که داره تمرین میکنه برای رفتن به مدرسه اماده بشه؟
نه جانم این خبرها نیست .ساعت را کوک میکنه تا صبح که آقای همسر رفتن سرکار بیاید جای همسر کنار ما روی تخت بخوابه .
این که ما با عسل توی یک اتاق می خوابیم و اون جدا براش خیلی سخته.
خلاصه این ساعت هر روز صبح زنگ میزنه و اگه شما با صداش بیدار شدین عماد خان ما هم بیدار می شه.
تا اینکه با لاخره یک روز صبح با صدای این ساعت بیدار شدن
آمده پیش منو و میگه مامان امروز گوشم بدهکار بود.
میگم یعنی چی؟
میگه یعنی با صدای ساعت بیدار شدم گوشم بدهکار صدای ساعت بود.
سلام
وبلاگ قشنگی دارید
سلام
ممنون
سلام خسته نباشی
واقعا بچه داری سخته مخصوصا اگه شاغل هم باشی
سلام
ممنون
واقعا
مادر بودن واقعا خیلی سخته ، ولی به سختیاش می ارزه نه ؟ بچه هات بزرگ میشن و اصلا این روزا یادت نمیاد !
اصلا یادشون نمیاد
اما از نظر من اشکالی نداره
چون خودم هم یادم نمیاد
سلام آنی خانووم نمیدونین من چقدر شما رو دوست دارم.با این همه به موقع هم گردگیری میکنین. آپ هم میکنین. حواستون به عمادم هست. مطمئنم حتی میتونستین سرکار هم برین... به شما میگن یه مادر نمونه... واقعا خسته نباشین.
باریکلا عماد با اینداستفاده به موقع از واژه ها...
راستی یه حس خوبیم بهم دست داد از پاراگراف اول...همگی زنده باشین.
سلام عزیزم
شما خیلی لطف داری
آره یک ماه دیگه باید برم سرکار
چرا حس خوب؟؟
ممنون
1- کارت درسته شما
2- تو همه جوره خوشگل و نازی
بوس به عماد و عسل
مرسی از شما
نه به اندازه شما
بوس به شما
سلام عزیزم
هاها چه حاضر جواب!
آخی نازی بچه داری خیلی سخت و وقت گیره...
جــــانــــم عماد
سلام جانم
هاها
اره واقعا..یکم مردا بچه داری کنند.چه بامزه..
از دخملت بنویس..
خیلی هم بلدن
آخه هنوز کاری نمی کنه
بذار بزرگ بشه
جالب بود.(عماد نوشتو میگم.)
موفق باشید.
ممنون
عزیزم ..چقدر برام قابل لمسی آنی جون
چون خودمم به این نقطه بارها و بارها رسیده ام...
بوس واسه آقا عماد گل..
تقریبا شرایط مشابه داریم
بوس برای شما عزیزم
سلام
حالا یکم هردوشون بزرگ شن روابط خیلی بهتر میشه.خدانگه داره جفتشون رو
سلام جانم
روابط در حال حاضر که داره تیره تر می شه
خدا به خیر کند
این جدا کردن بچه ها و تنها خوابیدنشان هم پروژه ای است برای خودش. بازگشتشان ، پروژه تر
ما که حسابی پروژه داریم
من عاشقه واکنشت به آقای همسر هستم یعنی آفرییییییییییییییییییییییییییییییییین اصن باریک هر چند میدانی پدر ها دخترشان برایشان تنبیه حساب نمیایند تشویقند
یعنی سقفم شکافته رفته بیرون
ممنون عزیزم
مواظب خودت باش
آخی
این که مادری سخته واقعن درسته
خدا شما و همه مادرای دنیارو حفظ کنه
این عماد نوشتتون خیلی بامزه بود!
گوشش به زنگ بدهکاربوده
واقعا درسته
ادم سنگ بشه مادر نشه
سلام
امیدوارم که خوب بشین..
بچه داری خیلی زحمت داره برای همینه که میگن بهشت زیرپای مادران است!
سلام
حتما دیگه
چند بار اومدم سر زدم آپ نکرده بودید فهمیدم سرتون خیلی شلوغه . خیلی باحال جواب آقای همسر رو دادید
ماه اول یه کم سخته بعد بیشتر به خودتون می رسید انشاالله
سرم شلوغ نیست فقط وقت نمی شه
ممنون عزیزم
مادر بودن هم سخته هم قشنگ
البته من چون مادر نیستم نمیتونم شما رو درک کنم اما حدس میزنم مادر بودن حس خیلی قشنگیه
سخت و قشنگ
حتما درک میکنی که نوشتی
سلام
از خواننده هاتم و با آیپی اومدم به این امید که ندونی کی هستم
درد دارم و برای درمان نیازمند کمک
البته که انتظار کمک تو این دوران بیشتر شبیه به طنزه
اما فکر کردم شاید هنوز هم باشن کسانی که این طنز رو جامه ی عمل بپوشونن و واقعیش کنن
برای هزاران تا درد بی درمونم مجبورم کلیه ام رو حراج کنم
تنها کمکی که ازت میخوام اینه که به عنوان یه زن پشتم بایستی و نه تو یه پست جدا که تو پ.ن یکی از پستهات آدرس وبلاگم روبذاری و از خواننده هات بخوای یه سری بهش بزنن,بدون اینکه نیش کنایه توش بهم بزنی
هر چند این کار از نظر خیلی ها تقبیحه ولی بازم بهتر از شکستن غرور یه آدم و دراز کردن دست گداییش به سمت آدماییه که مطمئن نیست بهش کمک کنن
اگرم این کارو نکردی بازم برام دعا کن,واقعا خیلی درمونده و نیازمند به کمک خدام
کمکم کن که به بیراهه نیافتم
اینم آدرس وبلاگ
Positive0a.blogfa.com
سلام
امیدوارم مشکلتون زودتر حل بشه
و نیازی به فروش کلیه نباش
1-ای ولللللللللللل
به روزم
1. دکتر هم یه نه ماه مثل اوشین بچه رو بکشه تا بی حساب شین !
2. :)
بهش میگم پیشنهاد بدی نیست
سلام انی . خسته نباشی از کار و بچه داری . ماههای اول واقعا سخته ولی کم کم زندگی روی روال میافته انشااله . حقیقتا راست گفتی مثل یه خرس پشمالو ... من که یه وقتی یادم میرفت دست و صورتمو بشورم :))
سلام عزیزم
تو میدونی من چی میگم
بیا تو بغلم
بیشتر ارشیو وبلاگتونو خوندمممممممممم عالی بود چه دختر نازی دارییییین واییییییی بگردم
ممنون عزیزم
آنی جون به خودت برس زیاااد...
عاشق عمادممممم
اگه بشه حتما
اونم زیاد
سلام آنی جون
خدایی عجب حرفی زده این عماد .. گوشش به ساعت بدهکاره .. الهی من قربون این بچه برم
سلام عزیزم
شما لطف دارین عزیزم قربون شما
در حد خرس رو خوب اومدی آنی
استفاده یه پسر 8 ساله هم از "گوشم بدهکار صدای ساعت" جالب بود. راستی پروف آقا عماد ور دیدم..ایشون کی 10 ساله شدن؟
پ نه پ می خواستی بگم هیولا
پسر من اگه ۸۸۸ساله هم بشه حرفاش برای من جالبه
آنوقت ۱۰ ساله شدن
سلام
آنی جون ممنونم از حضور گرمت و انتقال این همه انرژی مثبت به من عزیزم ...
سلام عزیزم
قابلی نداشت
وای چه دخمله نازی دارین ایشالا خدا بهتون ببخشه .منم یه نه صدتا دخمل شیطون میخام
ممنون
خدا بهتون صداتاشو بده
والا ما که زایمان کردیم یه لگد زدن تو بووووووق گفتن پاشو خودت کاراتو بکن مامانت خیلی لوست کرده
مامان من لوسم کرده؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
هه چه جالب منم بچه بودم تا میدیدم رو تخت جاهس بدو بدو میرفتم پیششون میخوابیدم!وقتایی که علی(داداشم)کوچیک بودو پیش اونا میخوابید.
بعدشم که دو سه ساله شد دوتایی بدو دو میرفتیم پیششون
کجاش انوقت جالبه
هان